Eni kazemi - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



گورستان سلطنتی اور درعراق کنونی (سومر باستان):.

گورستان سلطنتی اور درعراق کنونی

این گورستان که توسط لئونارد وولی حفاری شده است . کاشف که خود از کثرت تجحیزات و وسایل مختلف مکشوف به وجد آمده ، در توصیف و تجلیل آن همه زینت آلات ، ظروف و سلاحهای مختلفی که همراه مردگان بوده در شگفت مانده است . کاسه ها خنجرهای زرین پیکرهایی از طلا و سنگ لاجورد ، قوچی که در بیشه گرفتار شده ، سرهای زرین و سیمین حیوانات و سر چندین بربط یا القار (آلت موسیقی چنگ مانند) روسری ملکه « شوباد» و مهمتر از همه کلاه خود زرین مس – کلم – دوگ  همه د ر زمره این کشفیات بوده است وی این گورستان را چنین توصیف کرده : در حالی که نوازندگان موسیقی می نواختند و سربازان گارد تشریفات درباریان را مشایعت می کردند بانوان درباری با لباسهای فاخر به دنبال جنازه سروران خود به سوی گورهای دهشتناکی که آرامگاه ابدیشان بود روان بودند همگی یکجا در دل خاک خابیده بودند**  

 وی ادامه می دهد:تردیدی نیست که این خاکسپاریها در دوران نخستین سلسله پادشاهان اور انجام شده است و در شانزده گور سلطنتی کتیبه های متعددی یافت شده که بیشترشان روی مهر استوانه ای است اما تنها به دنبال دو نام  مس – کلم – دوک – و اَ – کلم – دوک – عنوان لوگل (پادشاه) دیده می شود و دو نام دیگر یعنی اسامی ینن – یندا  همسر کلم دوک – و پو آبی همسر یم پادشاه ناشناخته ، عنوان ینن (ملکه ) آمده است اما تمام گورها به استثنای دو تا در دوران باستان نبش و غارت شده است و می توان کمبود کتیبه را در گورستان سلطنتی دیگر را به حساب گذاشت . اما آنچه حیرت آور است دفن جمعی اشخاص در گورهاست که گاهی تعدادشان به هفتادو چهار نفر در مقیاسهای کوچکتر و محدودتر در مصر باستان و در میان بعضی اقوام دیگر وجود  داشته اما درهیچ زمان دیگری از بین النهرین جز همین گورستان تا زمان صدام آدم کش دیگر دیده نشده است .

 

 

 


علائم نوشتاری در مصر باستان:.

علائم نوشتاری در مصر باستان

                                

 Hieroglyphs یا حروف تصویری در مصر باستان بعنوان کلمات خداوند تصور می شد و اغلب توسط روحانیون مورد استفاده قرار می گرفت. این حروف اغلب برای تزئین دیوار معابد بکار برده می شد ومردم برای استفاده عادی و روزانه - مانند بازرگانی - معمولا" از حروف دیگری استفاده می کردند. این نوع نوشتار تا حدود قرن چهارم میلادی در مصر کاربرد داشته است  Hieroglyphs .به نوعی نمایشگر هنر در مصر باستان نیز بود، چرا که آنها بسادگی با دیدن و بدون تفکر راجع به اینکه این کلمه ممکن است چه معنایی بدهد از این علائم برداشتهای لازم را می کردند هرچند به تدریج علائم مورد استفاده در نوشتارها بیتشر متوجه صدا شد تا معنی. در هر صورت این نوع از علائم را می توان به دو دسته تقسیم کرد.
دسته اول آنهایی هستند که معنا دارند همانند علامتی که برای خورشید می کشیدند که می توانست به معنی خود خورشید باشد یا به معنی دیگری مانند روز از آن استفاده شود. دسته دوم از این علام آنهایی هستند که فقط بیان کنند صدا می باشند. بعنوان مثال کشیدن شکل دهان (Mouth) بعنوان صدا یا حرفی که این کلمه در مصر باستان با آن شروع می شده است (R). نکته جالب توجه آن است که مصریان باستان متوجه تفاوت میان حروف باصدا و بی صدا شده بودند اما جای تاسف آن است که آنها از علائم مشابه حروف بی صدا برای حروف باصدا استفاده نمیکردند. لذا تقریبا" ما هرگز نمی توانیم نحوه تلفظ لغات توسط آنها را بدرستی پیدا کنیم Hieroglyphs .ها بصورت افقی یا عمودی نوشته می شد و ممکن بود که از چپ به راست و یا حتی راست به چپ خوانده شوند. روش تشخیص جهت ساده بود چراکه هموراه یا علامت انسان و یا حیوان در ابتدای جملات قرار داشتاما در مورد اعداد باید گفت که در 3500 سال پیش از میلاد در مصر از سیستم اعداد بصورت ده دهی استفاده می شد و بنظر می آید که آنها تا یک میلیون را بخوبی می شناختند. توانایی بالای آنها در شمارش مقادیر زیاد بیشتر بخاطر آن باشد که می خواستند تعداد افراد ارتش، یا زندانی ها، یا دامها و ... خود را بتوانند شمارش کنند . آنها از یک تا نه را با تعدادی خط نمایش میدادند و سپس مقادیر 10، 100، 1000 و غیره را با علائم دیگر. بعنوان مثال گیاه لوتوس (نیلوفر آبی) نمایشگر 1000 بود و یا یک انگشت بیانگر 10 هزار و ...


شهر سوخته:.

وسعت «شهر سوخته» و یافته‌های کاوشگران این محوطه باستانی را از صورت یک محوطه عادی دوران مفرغ خارج کرده و به این نتیجه رسانده که زندگی در«شهر سوخته» با دوران آغاز شهرنشینی در فلات مرکزی ایران و بین النهرین همزمان است. سند یا کتیبه‌ای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند هنوز به دست نیامده و به دلیل آتش سوزی در دو دوره زمانی بین سال های ۳۲۰۰ تا ۲۷۵۰ قبل از میلاد «شهر سوخته» نامیده می‌‌شود.

تاریخچه تحقیقات

کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستان شناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت.

جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته

بر مبنای یافته‌های باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می‌‌دهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخش های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه‌های متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است...ادامه مطلب...

آنان خدا پرست بودند؟:.

داریوش شاه گوید:اهورامزدا با تمامه خدایان این کشور رو از دروغ ، خشکسالی و دشمن محفوظ دارد ( ! )

بی شک ارزش این متن بسیار است و در نوع و زمان خود به مانند یک آیه می ماند

اما براستی منظور داریوش از تمامی خدایان چیست؟ آیا منظور این نیست که آنان وجود خدایان دیگر را رد نمی کنند؟ اگر آنان خدا پرست پس چرا وجود خدایان دیگر را رد نمی کنند؟ این موضوع باعث شده تا خداپرستی آنان در  ابهام یا رد شود ( به احتمال فراوان آنان خداپرست نبودند )

یک مورد دیگر نیز مجود دارد که بیشتر ما را ترغیب می کند و آن این است که کوروش کبیر که ما وی را پیامبر دانسته هنگامی که بابل را فتح می کند به خدای آنان احترام می گذارد (؟) آیا یک پیامبر به بت احترام میگذارد؟

از حرفهای کوتاه من این می توان به این نتیجه رسید که آنان یعنی هخامنشیان خدای یکتا را پر نمی پرستیدند و نیز می توان فهمید که کوروش کبیر پیامبری که در قرآن نامش ذکر شده نیست ( ذوالقرنین ) چرا که پیامبر محمد برایه ترویج دین جنگ کرد اما کوروش به خدای بابلیان که یک بت بود احترام گذاشت (؟)؛ بی شک میتوان فهمید که ذوالقرنین ، کوروش نبوده است.(enik)

نظر خود را در این مورد اعلام دارید

 


شوش (سوزا):.

شوش (سوزا) شهری باستانی واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان از دوران امپراتوری ایلامیان، پارسها، و پارتها است.علاوه بر یک شهر باستانی، به سبب اخلاص مسلمانان شیعه و یهودیان ایران به حضرت دانیال، شوش یک دهکدهٔ مسکونی است.

شوش یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقه است، احتمالاً به سال ۴۰۰۰ پیش از میلاد پایه گذاری شده، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکدهٔ مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هستند.

شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تأثیر داشته است، یکی تمدن جلگه میانرودان ودیگری تمدن خود فلات ایران. قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشته است.

 

نبرد خونین آشور بانیپال بر ضد شوش در این نقش برجسته ثبت گردیده است، که غارت شهر شوش را در ۶۴۷ پیش از میلاد نشان می‌دهد. در اینجا آتش از شهر زبانه میکشد، در حالی که سربازان آشوری شهر را با کلنگ و دیلم واژگون می‌کنند و غنایم را به خارج از شهر حمل می‌کنند.

شوش در دوره هخامنشیان شکوه گذشته خویش را باز یافته وچهار راه شرق وغرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد.

اده شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدی پیوند می‌‌داد.

می‌توان گفت اداره سرزمین پهناور ایران وحفظ امنیت آن و انتقال سریع یگان‌های نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهم‌ترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راه‌ها در این دوره بوده است .

از سوی دیگر ایجاد راهها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملتهای گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگ‌ها و باورهای گونه‌گون گردید وبسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد.


زرتشت مطلق به چه زمانی است؟:.

درباره زمان زرتشت به اندازه کافی در اینجا و جاهای دیگر سخن رفته است. آنچه از زرتشت برای ما مانده است، کتابی به نام گاتها (گاتاها) میباشد که بخشی از یک مجموعه بزرگتر به نام اوستا بوده است. بر اساس باورهای زرتشتی، همه اوستا از زرتشت است. ولی حتا با نگاهی خود اوستا پیداست که چه بخشهایی از زرتشت و چه بخشهایی پس از او نگاشته شده است. چنانکه در بخش گاتها زرتشت خود را با اهورامزدا تنها دیده و در بخشهای دیگر زرتشت و سروده های او _گاتها_ ستوده شده اند. و این پر واضح میسازد که همگان میدانستند گاتها بخش کهن اوستا است. با اینحال پس از اختراع دانش زبان شناسی تاریخی، پژوهشگران یافتند که زبان گاتها تفاوتهایی با زبان دیگر بخشهای اوستا داشته و از آنها کهن تر است. (لازم به ذکر است که زبان شناسان میتوانند بیابند که کدام گویش و لهجه کهنتر و کدام نوین تر است). همین کار در خصوص کتاب مقدس هندوها که نام وداها (Veda) را داشته و به زبان سانسکریت _زبانی نزدیک به اوستایی_ نیز انجام گرفت و مشخص گردید که بخش موسوم به "ریگ ودا" کهن ترین بخش آن میباشد. زبان شناسان با کمک باستان شناسان و پژوهشگران تاریخ و ... زبان به کار رفته در ریگ ودا را مربوط به 1500 تا 1000 پیش از میلاد دانسته اند.

 

بر اساس مقایسه زبان شناسانه میان بخش کهن اوستا (گاتها) و ریگ ودا مشخص گردیده است که گاتها از ریگ ودا نوین تر نیست. تا آنجا که من دیدم برخی از پژوهشگران آنها را دارای یک زمان دانسته و تفاوت ها را ناشی از فاصله مکانی _هند تا خراسان_ دانسته اند. و برخی دیگر گاتها را کهن تر از ریگ ودا میدانند که من دقیقا نیافتم که این اختلاف میان پژوهشگران به چه دلیل است.

 بر این اساس گاتها حتما پیش از 1000 پ.م بوده و شاید از 1500 پ.م نیز کهن تر باشد. زبان شناسی به ما همین قدر میگوید. حال نیاز به بررسی های دیگر است تا دریابیم گاتها و نتیجتا سراینده گاتها یعنی زرتشت کی میزیسته است. ادامه ...

بازخوانی تراژدی جیرفت:.

 

 

اما دلیلی که باعث شد پای باستان‌شناسان به این منطقه بکر و دست نخورده باز شود، حفاری‌های غیرمجاز و فروش آثار شگفت‌انگیز جیرفت در بازارهای جهانی بود.

در اوایل سال ٨٠ خورشیدی یکی از روستاییان منطقه بر حسب تصادف گلدانی سنگی را که در اثر سیلاب از دل خاک بیرون آمده بود پیدا کرد. بلافاصله سایر روستاییان و اهالی مناطق اطراف خبردار شدند و به کند و کاو در این منطقه پرداختند. روستاییان این منطقه به دلیل چند سال خشکسالی گرفتار فقر و محرومیت شدید بودند. در مدت بسیار کوتاهی در گورستان پنج هزار ساله جیرفت بیش از ده هزار سوراخ و گودال حفر شد. حفاری‌های غیرمجاز در جیرفت به طور سیستماتیک و با آگاهی برخی از مقامات محلی انجام می‌شد. آنها عقیده داشتند خداوند گنجینه‌ای را در اختیار مردم محروم این منطقه قرار داده‌است. به هر خانواده قطعه زمینی به ابعاد ۶۰ مترمربع تعلق گرفت و حفاری غیراصولی با ابتدایی‌ترین وسایل آغاز شد. و به این ترتیب در مدت کمی سیل آثار جیرفت به بیرون از مرزهای ایران و حراجی های آثار تاریخی سرازیر شد و به این ترتیب روستاییانی که تا پیش از آن توانایی مالی اندکی داشتند صاحب اتومبیل ها مدل بالا شدند و بسته به قیمت اجناسی که از گودال‌ها خارج می شد هر حفره نام خاصی می‌گرفت مثلا گودال پنج پرایدی به معنی آن بود که از این گودال اشیایی با قیمت پنج اتومبیل پراید به دست آمده است. گرچه سود اصلی طبق معمول نصیب دلالان و واسطه‌های فروش آثار شد.

قیمت این آثار در بازارهای جهانی بین ٢٠ میلیون تا ١۵٠ میلیون تومان شناور بوده است. اما استمرار خروج این اشیاء از ایران، حراجی‌ها و بازارهای خرید و فروش آثار تاریخی را به اشباع رسانید به طوری که قیمت این اشیاء با افت ناگهانی رو به رو شد. طبق برآوردهای انجام گرفته توسط سازمان میراث فرهنگی در حدود صدهزار شیء به صورت غیرمجاز از محوطه تمدن جیرفت به دست آمده و در خارج از کشور به فروش رسیده است. به دلیل آن که تا مدت ها منشاء این اشیاء ناشناخته بود و از طرف دیگر چون به صورت غیرقانونی خارج شده و به فروش رسیده بودند، دولت ایران برای اثبات تعلق آنها به ایران با مشکلات زیادی رو به رو بوده است. بسیاری از موسسات یا اشخاصی که این آثار را در حراجی خریداری کرده اند از باز پس فرستادن به بهانه این که منشاء این آثار ناشناخته است سرباز می زدند. اما با استقرار گروه باستان‌شناسی و کشف آثاری مشابه با آثار به غارت رفته، این فرضیه به اثبات رسید که منشاء تمام آن آثار جنوب شرقی ایران است.

سرانجام تراژدی جیرفت با تلاش باستان‌شناسان و پیگیری مطبوعات و روزنامه‌نگارن به مساله‌ای ملی تبدیل شد. حجم غارت و تخریب به حدی بود که مساله به مجلس و هیئت دولت کشیده شد و نیروهای انتظامی ناچار به مداخله شدند و منطقه تحت نظارت میراث‌فرهنگی و یگان‌حفاظت درآمد. نتیجه تلاش‌های بین‌المللی ایران برای بازگرداندن آثار خارج شده از کشور تنها بازگشت صد و هجده قلم از آثاری بود که در لندن کشف شد. اشیاء سنگی جیرفت حاوی نقوشی از انسان و جانوران خیالی است. همچنین روی بعضی از ظروف طرح ساختمانی چند طبقه وجود دارد که محققان آن را با زیگورات عظیمی که در منطقه "کنار صندل" جیرفت پیدا شده منطبق می دانند.

یکی از مشکلاتی که باستانشناسان در منطقه با آن رو به بوده‌اند، متقاعد کردن مردم محلی به ضرورت توقف حفاری‌های غیرمجاز و حمایت از کاوش‌های علمی بوده است. برای این منظور سعی شد در تمام حفاری‌ها از کارگران محلی استفاده شود و همچنین با نمایش فیلم و اسلاید و سخنرانی اهمیت کاوش‌ها به روستاییان آموزش داده شود.

اکنون بیش از پنج سال از تراژدی جیرفت و غارت بی‌سابقه تاریخ و فرهنگ باستانی آن گذشته است. اما حجم عظیم این تخریبات و همچنین اهمیت بی‌همتای جیرفت در تاریخ باستان‌شناسی توجه جدی‌تری را به این منطقه کمتر شناخته شده طلب می کند.

 


<   <<   76   77   78   79   80   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]